در اواخر تابستان به سر میبریم و این روزها با تمام سرعت برای کودکان محصل طی میشود؛ ما در روز اول مهر شاهد کودکانی هستیم که اضطراب جدایی دارند و سر صف و حتی در کلاس ها گریه میکنند و نمیخواهند از مادرشان جدا شوند. اضطراب دایمی یک مرحله طبیعی از تکامل کودکان است و به طور طبیعی همچنان که فرزند شما بزرگ تر می شود، از بین می رود. با این وجود اگر این اضطراب شدت بگیرد یا آنقدر باقی بماند که جلوی رفتن به مدرسه یا سایر فعالیت ها را بگیرد، احتمالا فرزند شما مبتلا به اختلال اضطراب جدایی است.
چه چیز طبیعی است و چه چیز نه؟
در اوایل کودکی، گریه کردن، بدخلقی و چسبیدن به والد واکنش های طبیعی به جدایی هستند. اضطراب جدایی می تواند از اولین سالروز تولد کودک خود را نشان دهد و تکرارشونده باشد یا حتی تا چهار سالگی ادامه پیدا کند، اما شدت و زمان اضطراب جدایی از یک کودک به کودک دیگر بسیار متغیر است. حتی زمانی که کودک تان کمی بزرگتر می شود، کمی نگرانی از ترک کردن مادر و پدر طبیعی است. شما می توانید با صبر و رعایت نظم و نیز با گذاردن حدود مشخص، کم کم اضطراب جدایی فرزندتان را بهبود بخشید.
با این حال برخی از کودکان نوعی از اضطراب جدایی را تجربه می کنند که حتی با بهترین تلاش های والدین برطرف نمی شود. این کودکان ادامه و یا عود اضطراب شدید جدایی را طی سال های تحصیل ابتدایی و یا فراتر از آن تجربه می کنند. در صورتی که اضطراب جدایی آن قدر شدید باشد که در فعالیت های نرمال مثل رفتن به مدرسه یا ارتباط با دوستان اختلال ایجاد کند و ماه ها (به جای روزها) به طول انجامد، این می تواند علامت یک مشکل بزرگ تر به نام اختلال اضطراب جدایی باشد.علل شایع اختلال اضطراب جدایی در کودکان
اختلال اضطراب جدایی به این دلیل پیش می آید که کودک به نحوی احساس عدم امنیت می کند. هر آن چیزی که می تواند به نحوی زندگی فرزند شما را از آرامش و تعادل خارج کند یا از دید او تهدید به حساب آید و یا حتی روال تکراری زندگی او را مختل نماید را پیدا کنید. اگر بتوانید به دقت علت یا علل ریشه ای را مشخص نمایید، شما یک قدم به کمک به کودکتان برای گذر از این مشکل نزدیک تر شده اید.موارد ذیل علل شایع بروز اختلال اضطراب جدایی در کودکان هستند:
تغییر در محیط: در کودکانی که استعداد اختلال اضطراب جدایی دارند این احتمال وجود دارد که تغییرات محیطی مثل یک منزل جدید یا یک مدرسه یا مهدکودک جدید عاملی برای شروع اختلال اضطراب جدایی باشد.استرس: اتفاقات تنش آور از قبیل تغییر محیط تحصیل یا از دست دادن عزیزان و یا حتی از دست دادن حیوان خانگی مورد علاقه کودک می تواند جرقه شروع اختلال اضطراب جدایی باشند.
والدینی که بیش از حد مراقبت می کند: در برخی موارد اختلال اضطراب جدایی می تواند انعکاس اضطراب خود والدین باشد. والد و کودک می توانند اضطراب خود را به یکدیگر منتقل کنند.
ابزار سنجش این اختلال
اضطراب جدایی حدودا 4%- 5% از کودکان را در سنین 7 تا 11 سال در آمریکا گرفتار می کند. در نوجوانان کمتر شایع است به طوری که 1.3% نوجوانان آمریکایی با این بیماری دست به گریبانند. دختران و پسران به یک اندازه گرفتار می شوند.
همانند بالغین، بیماری های روانی در کودکان براساس علائم و نشانه ها تشخیص داده می شوند. در صورتی که علائم مشخص باشند، پزشک با گرفتن شرح حال کامل و انجام معاینات فیزیکی شروع به ارزیابی بیمار می کند.
با وجود آنکه آزمون آزمایشگاهی ای که به طور ویژه بتواند اختلال اضطراب جدایی را تشخص دهد وجود ندارد، پزشک می تواند آزمایش های مختلفی از جمله آزمایش خون را درخواست کند تا بیماری های دیگر و نیز عوارض جانبی مصرف داروها را از لیست عوامل دخیل در نشانه های بیمار خارج کند.
اگر هیچ بیماری جسمی یافت نشود، کودک به روان پزشک یا روان شناس کودکان و نوجوانان ارجاع داده می شود. این افراد به طور تخصصی برای برخورد و درمان بیماری های روحی کودکان و نوجوانان آموزش دیده اند. روان پزشک یا روان شناس از مصاحبه هایی که به طور خاص طراحی شده اند و نیز از ابزار سنجش ویژه برای ارزیابی بیماری روحی کودک استفاده می کنند. پزشک بر مبنای گزارش های کودک و والدین از علائم او به علاوه مشاهدات خود از رفتار و گفتار او طی ملاقات ها به تشخیص می رسد.
در موارد متوسط، اختلال اضطراب جدایی نیاز به درمان دارویی ندارد اما در موارد شدیدتر یا زمانی که کودک از رفتن به مدرسه خودداری می کند درمان لازم است. اهداف درمان عبارتند از ایجاد احساس امنیت در کودک و والدین و آموزش کودک و خانواده درباره نیاز طبیعی به جدا شدن از همدیگر در زندگی. گزینه های درمانی شامل موارد زیر هستند:
روان درمانی: روان درمانی (صحبت درمانی) روش اصلی درمان در اختلال اضطراب جدایی است. تمرکز درمان بر کمک به کودک برای تحمل جدایی از والدین بدون احساس تشویش یا اختلال عملکرد است. نوعی روش درمانی به نام درمان شناختی- رفتاری سعی می کند تا تفکر (شناخت) کودک را نوآرایی کند به طوری که رفتار او مناسب تر شود. خانواده درمانی نیز کمک می کند. تا به خانواده در مورد این اختلال آموزش داده شود و به آنها کمک می کند تا بهتر کودک خود را در مواقع اضطراب و نگرانی حمایت کنند.
داروها: در موارد تشدید اختلال اضطراب جدایی می توان از داروهای ضدافسردگی و دیگر داروهای ضداضطراب برای درمان بهره جست.اضطراب جدایی طبیعی یا غیرطبیعی
اختلال اضطراب جدایی یک مرحله طبیعی از تکامل کودک نیست، یک مشکل احساسی جدی است که با ناراحتی شدید کودک هنگامی که از والدین خود دور می شود شناخته می شود.
با این حال چون اضطراب جدایی طبیعی و اختلال اضطراب جدایی علائم مشترک زیادی دارند، ممکن است سخت باشد که تشخیص دهید آیا فرزندتان فقط به زمان و توجه بیشتر نیاز دارد یا مبتلا به یک مشکل جدی است.
بزرگ ترین فرق بین اضطراب جدایی طبیعی با اختلال اضطراب جدایی شدت ترس کودک است و اینکه آیا این ترس، او را از فعالیت های طبیعی خود باز داشته است یا خیر؟ کودکانی که از اختلال اضطراب جدایی رنج می برند می توانند حتی با فکر کردن به جدایی از والدین دچار ناراحتی و اضطراب فزاینده ای شوند و احتمالا برای پرهیز زا بازی با همسالانشان یا رفتن به مدرسه خود را به مریضی بزنند. وقتی علائم به قدر کافی شدید باشد، این اضطراب ها می تواند بر هم افزوده شوند تا به شکل یک اختلال درآیند.نگرانی و ترس
کودکانی که از اختلال اضطراب جدایی رنج می برند همواره در ترس و نگرانی جدایی هستند. بسیاری از این کودکان با یک یا چند مورد از این موارد دست و پنجه نرم می کنند:
ترس از اینکه اتفاق وحشتناکی برای کسی که دوستشان دارند بیافتد: شایع ترین ترسی که کودک مبتلا به اختلال اضطراب جدایی تجربه می کند ترس از یک اتفاق بد در غیاب کودک برای شخصی که کودک به او از لحاظ عاطفی وابسته است می باشد. برای مثال، کودک می تواند به طور مداوم نگران این باشد که والد او بیمار نشود یا تصادف نکند.نگرانی از اینکه یک پیشامد غیرمنتظره باعث جدایی همیشگی او از والد خود شود: کودکانی که از اختلال اضطراب جدایی رنج می برند نگران این هستند که وقتی از والد خود جدا شدند اتفاقی بیافتد که باعث دائمی شدن این جدایی شود.
کابوس های جدایی: کودکانی که از اختلال اضطراب جدایی رنج می برند معمولا کابوس های شبانه متعدد درباره ترس های خود می بینند.
اختلال اضطراب جدایی می تواند مانع از فعالیت های طبیعی روزانه کودک شود. این کودکان معمولا:
از رفتن به مدرسه امتناع می کنند. کودکی که به اختلال اضطراب جدایی دچار است می تواند ترس بی موردی نسبت به مدرسه رفتن از خود نشان دهد و تقریبا هر کاری می کند تا در خانه بماند. تمایل به رفتن برای خواب ندارند. اختلال اضطراب جدایی می تواند این کودکان را دچار بی خوابی کند که این حالت می تواند بر اثر ترس از تنها ماندن و یا ترس از کابوس های شبانه راجع به جدایی باشد.
از یک بیماری فیزیکی مثل سردرد یا دل درد شکایت می کنند. کودکانی که دچار اختلال اضطراب جدایی هستند در زمان جدایی یا قبل از آن معمولا بیان می کنند که مریض هستند.
به والدین می چسبند. ممکن است کودک مبتلا به اختلال اضطراب جدایی مثل سایه والد خود در خانه دنبال کند و زمانی که بخواهند او را جدا کنند به دست یا پای پدر یا مادر بچسبد.